خر تو خر

اونم گل نیــــــــــــــــــــــــــــــــلــو فـــــــــــــــــــــــــر

نیــــــــلو فـــــــــــــر              نیلو فــــــــر               نیـــــــــــــلو فر        نیــــــــــلوفــــــــــــــــــــر

                              توجه:   لیدیز اند جنتل من 
                         من وخت نمی کنم بیام وبلاگاتون   اخه کارایه مهم دارم

                          به تو چه که کارایه مهمم چیه

                          اخه همش دارم چت می کنم

                           ولی اگه بیام صد تا می نظرم 

                           شما هم صد تا نظر بدین

                           من خوشحال میشم چرت و پرتاتون رو بخونم

                           منظورم همون نظرایه قشنگتون بود

                           فقط تو یکی نظر نده  خودش می دونه کیو می گم

                             مهران با تو  نبودم ها

                                                 بسمی  التعالی

یکی از فانتزیام اینه دکتر بشم

بعد سر عمل جراحی وقتی به دستیارم هی میگم: پنس،چاقو،تیغ و اینا ...
یه دفعه وسطش بگم مااااچ ..
ببینم چیکار میکنه !

دختر کوچولو: چیکارم داشتی گفتی بیام اینجا؟

پسر کوچولو: می شه با پسرای دیگه بازی نکنی؟

بدبخته ترسونده نشده نمیره

میگن چینیه اومده بوده ایران لاف میومده که:
“آره ما انقد تو چین غذاهای سمی خوردیم که بدنمون مقاوم شده”
بردنش یه پرس غذای دانشگاه بهش دادن بنده خدا الان توکماست
حالا قراره خونوادش سند بیارن درش بیارن
اصن یه وضی

.

.

.

.

یکی نوشته بود :
چقدر شیرینه وسط sms شبانه خوابت ببره ، صبح بلند شی ببینی نوشته :
قربون عشقم برم که خوابش برده!
منم یه شب وسط sms بازی خوابم برد
صبح بلند شدم دیدم نوشته : مُــــــــردی ؟

.

.

.

.

ﺁﺭﺯﻭﯼ هـر پـدری ایـنـه کـه پـسـرش ﺭﻭ تـو لـبـاس دامـادی بـبـیـنـه
ولـی ﺁﺭﺯﻭی مـن ایـنـه کـه بـابـام ﺭﻭ تـو شـلـوار لـی بـبـیـنـم

.

.

.

.

زنگ زدم ۱۱۵، میگه آمبولانس میخواین قربان؟
پـَـــ نــه پـَـــ یه پلیس ۱۱۰ میخوام ، بقیش هم آدامس بدین

 خاک تو سر اون مرده  من بودم زودی   بغلش می کردم اونم محکم دو دستی نمیزاشتم بخوره زمین 

کاش دنیا

یک بار هم که شده

بازیش را به ما می باخت

مگر چه لذتی دارد

این بردهای تکراری برایش؟!

همیشه ساحله دلتا بسپار بخدا،اخه اون بهترین قایقا برات انتخاب میکنه ....... // (ثمینsos)

میدانی رفیق . . .

از تنهایی دلگیر نباش . . .

و هیچوقت آن را با کسی قسمت نکن . . .

مردم ای شهر  تن/ها داده اند تا تنها نمانند . . .

چقدر سخته...! عاشق کسی باشی که میدونی امکان نداره بهش برسی... میدونی که اون بهت نمیخوره... همیشه میبینیش هر روز  جملاتشو می خونیو و صداشو گوش میدی و دلت آتیش میگیره... اما... تنها خودتی و خودت و دلی که جوابی واسش نداری...

بعضیام باید بگــی:رو مُخ مـــن نوشــته تردمیل؟؟؟؟؟




به بعضیام باید بگی:عزیزم تو داری اینجا حیف میشی برو هند اونجا می پرستنت...




به بعضیام باید بگی:عرعر نکنی هم خر بودنت ثابت شدس...




به بعضیام باید بگی:تو خعلی با کلاسی قبول اما من عادتمه همیشه کلاسارو میپیچونم...

کاش ميشد قلاده دورگردن بعضي آدما بندازي
هم هويت دار ميشدن...
هم هارنميشدن...

بعضیا به ما نمی خوردن جا خالی دادیم... خوردن به شما! مبارکتون باشه...!

اونی که دستش دور گردن شماست... قلادش دست ما بود! خوب پارس نکرد ولش کردیم!! آره...

بقیه در ادامه مطلب......

چوب خدا صدا نداره  !!

4ساله كه بودم فكر می كردم پدرم هر كاری رو می تونه انجام بده 

5 ساله كه بودم فكر می كردم پدرم خیلی چیزها رو می دونه . 

6 ساله كه بودم فكر می كردم پدرم از همة پدرها باهوشتر. 

8 ساله كه شدم ، گفتم پدرم همه چیز رو هم نمی دونه. 

10 ساله كه شدم با خودم گفتم ! اون موقع ها كه پدرم بچه بود همه چیز با حالا كاملاً فرق داشت. 

12 ساله كه شدم گفتم ! خب طبیعیه ، پدر هیچی در این مورد نمی دونه .... دیگه پیرتر از اونه كه بچگی هاش یادش بیاد. 

14 ساله كه بودم گفتم : زیاد حرف های پدرمو تحویل نگیرم اون خیلی اُمله . 

16 ساله كه شدم دیدم خیلی نصیحت می كنه گفتم باز اون گوش مفتی گیر اُورده . 

18 ساله كه شدم . وای خدای من باز گیر داده به رفتار و گفتار و لباس پوشیدنم همین طور بیخودی به آدم گیر می ده عجب روزگاریه 

21 ساله كه بودم پناه بر خدا بابا به طرز مأیوس كننده ای از رده خارجه 

25 ساله كه شدم دیدم كه باید ازش بپرسم ، زیرا پدر چیزهای زیادی درباره این موضوع می دونه و زیاد با این قضیه سروكار داشته . 

30 ساله بودم به خودم گفتم بد نیست از پدر بپرسم نظرش درباره این موضوع چیه هرچی باشه چند تا پیراهن از ما بیشتر پاره كرده و خیلی تجربه داره . 

40 ساله كه شدم مونده بودم پدر چطوری از پس این همه كار بر میاد ؟ چقدر عاقله ، چقدر تجربه داره . 

50 ساله كه شدم ... !

حاضر بودم همه چیز رو بدم كه پدر برگرده تا من بتونم باهاش دربارة همه چیز حرف بزنم !
اما افسوس كه قدرشو ندونستم ...... خیلی چیزها می شد ازش یاد گرفت ! 

حالا اگه اون هست و تو هم هستی یه خورده ...... 

امام رضا علیه السلام فرمودند : هفت چیز در صورتی که بدون هفت چیز دیگر باشد نوعی مسخره کردن است :

۱-آن کس که به زبان، از خدا آمرزش طلبد و در دل از گناه کردن پشیمان نباشد، خود را به مسخره گرفته است.

۲- آن کس که از خدا درخواست توفیق و چاره سازی کند، ولی کوشش و تلاش ننماید ، خود را مسخره کرده است.

۳- آن کس که به دنبال احتیاط در امور باشد ولی (از شبهات و محرمات) پرهیز و دوری نکند خود را مسخره کرده است.

۴- آن کس که از خدا بهشت بطلبد و بر شداید و سختی ها پایدار و شکیبا نباشد خود را مسخره کرده است.

۵- آن کس که از آتش جهنم به خدا پناه جوید و شهوات دنیا را ترک نکند خود را به مسخره گرفته است.

۶- آن کس که به یاد مرگ افتد وخود را مهیای آن نسازد خود را مسخره کرده است.

۷- آن کس که خدا را یاد کند و مشتاق دیدار او نباشد ، خود را مسخره کرده است.

------------------------------

اربعین رضوی ح ۲۲

توجه: باید با برنامه KMPlayer  باز شود و گرنه نمی خونه

لینک دانلود